ماهیچه ها

ماهیچه
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹

ماهیچه ها

اعضایی که در بدن ایجاد حرکت می کنند، ماهیچه نام دارند. حرکت یکی از کارهای مهم بدن است که با همکاری استخوانها و ماهیچه ها انجام می شود. ماهیچه ها به استخوانها می چسبند، به علت خاصیت انقباض و انبساط خود می توانند مفاصل را خم و راست کنند و باعث حرکت استخوانها شوند. به این ترتیب انسان می تواند تمام و یا قسمتی از بدن خود را حرکت دهد؛ یعنی کارهایی مثل ایستادن، نشستن، راه رفتن و غیره را انجام دهد.
سه نوع ماهیچه وجود دارد: ماهیچه مخطط که باعث حرکت استخوانها و در نتیجه حرکت بدن می شود و همچنین ایجاد وضعیتهای مختلف در بدن مثل حالت ایستاده، نشسته و خوابیده و دیگری ایجاد حرارت.
ماهیچه قلب، که فقط یکی است و با حرکات مخصوص مانند تلمبه کار می کند و خون را در رگها به جریان می اندازد؛ و بالاخره ماهیچه صاف که درجدار معده، روده ها، رگها، و غیره قرار دارد و باعث حرکات مخصوص آنها می شود.

ساختمان ماهیچه

هر ماهیچه یک عضو است و از چند نوع بافت درست شده است. بافت اصلی ماهیچه ها بافت ماهیچه ای مخطط است که بافت همبند و عصبی نیز در آنها وجود دارد. ماهیچه ها اندازه های مختلف دارند: بعضی مانند ماهیچه ای در گوش میانی بسیار کوچک و بعضی مانند: ماهیچه چهار سر ران بسیار بزرگ هستند؛ و از نظر شکل نیز به شکلهای دوکی، دوشاخه، سه شاخه، پهن، و غیره وجود دارند. رشته های ماهیچه ای (سلولهای ماهیچه ای) موجود در ماهیچه به طرق مختلف قرار می گیرند. در بعضی به صورت مایل و در برخی دیگر مثل شعاعهای یک دایره از یکدیگر دور می شوند.

بافت همبند در ماهیچه

ورقه ای از بافت همبند بسیار محکم دور ماهیچه را پوشانده است که در بعضی نقاط به داخل ماهیچه می رود و اطراف چند رشته ماهیچه ای را احاطه می کند. رشته های ماده بین سلولی این هر سه پوشش به رشته هایی که ماهیچه را به استخوان و اعضای دیگر می چسبانند وصل است، و همین امر باعث می شود که ماهیچه محکم به استخوان متصل شود.
در هر انتهای ماهیچه قسمتی طناب مانند وجود دارد که از بافت همبند بسیار محکم است و زردپی نامیده می شود. رشته های ماده بین سلولی زردپی از یک طرف به دورن ماهیچه نفوذ می کنند، و از طرف دیگر با رشته های بافت بسیار محکم دور استخوان، یعنی ضریع، یکی می شوند. گاهی ورقه ای از بافت همبند محکم از ورقه همبند دور ماهیچه جدا شده و ماهیچه را به عضو مجاور، که معمولاً ماهیچه دیگری است، وصل می کند. این ورقه زردپی آنقدر محکم هستند که معمولاً در اثر ضربه پاره نمی شوند و حتی ضربات شدیدی که استخوان را می شکند با ماهیچه را پاره می کند، معمولاً به آنها صدمه نمی زند.
اطراف بدن انسان را دو ورقه از بافت همبند پوشانده است: یکی ورقه ای که چندان محکم نیست در زیر پوست قرار دارد، و دیگری ورقه ای بسیار محکم و عمیقتر که در زیر ورقه سطحی قرار گرفته است. شعباتی از این ورقه محکم عمقی جدا می شوند که به ورقه های همبند اطراف کلیه ماهیچه های بدن وصل می شوند. این ورقه به اعضای دیگر بدن، مانند ششها، قلب، کبد، معده، و روده ها نیز متصل می شود. به این ترتیب شبکه ای محکم از بافت همبند وجود دارد که هر کدام از اعضای بدن در داخل یکی از حفره های آن قرار می گیرند. از بافت همبند محکم اطراف ماهیچه، رشته هایی جدا می شوند که شبکه ای را در داخل ماهیچه تشکیل می دهند. در داخل هر شبکه چندین رشته ماهیچه ای قرار دارد که از این شبکه های کوچک نیز شبکه هایی جدا می شوند و شبکه های ظریفتری را تشکیل می دهند. در داخل این شبکه های ظریف رشته های ماهیچه ای قرار دارند.

عصب ماهیچه

دو نوع عصب به ماهیچه می رود:

۱.عصب حرکتی، که دستور حرکت را به ماهیچه می برد؛
۲.عصب حسی، که وضعیت ماهیچه را به سازمان مرکزی گزارش می دهد.

عصب حرکتی در ماهیچه چند شاخه می شود که هر یک از این شاخه ها نیز به نوبه خود به انشعابات کوچکتری تقسیم می شوند. هر یک از این شاخه های اعصاب انتهایی، به علاوه رشته های ماهیچه ای تحت کنترلش، یک واحد حرکتی نامیده می شوند. در ماهیچه هایی که حرکاتشان ضعیف است، هر واحد حرکتی دارای تعداد کمی رشته ماهیچه ای است؛ مثلاً، در ماهیچه های انگشتان دست، عصب واحد حرکتی فقط پنج یا شش رشته ماهیچه ای را فرماندهی می کند، ولی در ماهیچه هایی که حرکات قویتری دارند، واحد حرکتی دارای تعداد زیادی رشته ماهیچه ای است و تعداد رشته های عصبی، که سمت فرماندهی دارند و به وجودشان چندان نیاز نیست، کم است. مثلاً، در ماهیچه های شکم هر واحد حرکتی دارای حدود صد رشته ماهیچه ای است.

کلیات

عضلات یا ماهیچه ها به سه دسته عضلات اسکلتی، عضله قلب و عضلات صاف تقسیم میشوند. انقباض عضله قلب و عضلات صاف غیر ارادی است و انقباض عضلات اسکلتی بصورت ارادی انجام میشود. منبع تولید انرژی در عضله اکسیداسیون یا سوزاندن چربی و کربوهیدرات است.

عضلات اسکلتی به دو نوع تقسیم میشوند:

نوع یک یا عضلات آهسته یا عضلات قرمز که عروق بسیار زیادی داشته و میتوکندری و میوگلوبین فراوانی دارند. این سه مشخصه آخری موجب قرمز شدن رنگ عضله میشود. این عضلات میتوانند برای مدت زیاد ولی با قدرت کم منقبض بمانند

نوع دو یا عضلات سریع که مشخصه آنها سرعت زیاد در انقباض است. این عضلات همچنین میتوانند قدرت زیادی را اعمال کنند ولی زود هم خسته میشوند. عضلات سریع، استعداد زیادی در افزایش حجم دارند. دسته ای از این نوع عضله میوگلوبین و میتوکندری کمی داشته و به آن عضله سفید میگویند

وزن حجمی عضله و ماهیچه از آب بیشتر و وزن حجمی بافت چربی از آب کمتر است. به همین دلیل کسانی که چاق بوده و چربی زیادی دارند بهتر بر روی آب شناور میمانند تا کسانی که بدن عضلانی دارند.

آناتومی عضله یا ماهیچه چیست

در بدن انسان حدود ۶۵۰ عضله یا ماهیچه اسکلتی وجود دارد. عضله جزئی از سیستم حرکتی بدن انسان است که به آن سیستم حرکتی یا موسکولواسکلتال musculoskeletal system میگویند.

این سیستم شامل عضله، استخوان، مفصل، تاندون، رباط و بسیاری اجزای دیگر است. عضلات بدن به شکل های گوناگونی بوده و قدرت آنها برحسب کاری که انجام میدهند متفاوت است.

حداکثر قطر عضلات در قسمت وسط آنها بوده و هرچه به دو طرف آنها نزدیک تر میشویم نازک تر شده و بافت آنها بتدریج تبدیل به تاندون یا زردپی میشود و در نهایت به استخوان متصل میشوند.

یک سر عضله را ابتدا Origin و سر دیگر را انتها یا محل چسبندگی آن Insertion میگویند. معمولا آن سر عضله که به محور مرکزی بدن نزدیک تر است ابتدای آن است.

عضلات اسکلتی در بدن به اشکال گوناگونی وجود دارند ولی معمولا در دو سر خود به تاندون یا زردپی هایی ختم میشوند. این تاندون ها به استخوان ها متصل شده و موجب انتقال نیروی حاصل از انقباض عضلات به استخوان میشوند.

تاندون ها ممکن است گرد و میله ای، نواری شکل و یا پهن و به شکل پرده باشند. طول تاندون های عضلات ممکن است بسیار کوتاه و یا بسیار بلند باشد. در اطراف استخوان ها لایه ای به نام پریوست Periosteum وجود دارد که تاندون ها به آن متصل میشوند.

اتصال عضله به استخوان از طریق تاندون است

اینطور فرض میشود که ابتدای عضله با واسطه تاندون به استخوان چسبیده و حرکت نمیکند و عضله با انقباض خود موجب حرکت سر دیگرش یعنی محل چسبندگی تاندون در طرف دیگر شده و به این ترتیب استخوانی را که از مرکز بدن دورتر است حرکت میدهد.

بطور مثال عضله براکیالیس در جلوی بازو خود را محکم به استخوان بازو چسبانده و با انقباض خود موجب حرکت استخوان های ساعد میشود.

در بعضی موارد ممکن است چند عضله یک ابتدای مشترک داشته که به یک نقطه از استخوان متصل میشوند ولی انتهاهای متعددی دارند که به نقاط مختلفی اتصال میابند. بطور مثال اکثر عضلات پشت ساعد به کندیل خارجی بازو در ناحیه آرنج متصل میشوند و در پایین ساعد هر عضله خود را به نقطه متفاوتی متصل کرده و کار جداگانه ای را انجام میدهد.

در بعضی موارد یک عضله چند سر و یک انتها دارد بطور مثال عضله دوسر بازویی که در جلوی بازو قرار دارد در قسمت بالای بازو دو تاندون دارد که یکی به لبه حفره گلنوئید و دیگری به نوک زائده کوراکوئید متصل میشود ولی در انتهای پایینی خود تنها یک تاندون دارد که به برجستگی بالایی استخوان زند اعلی میچسبد.

گاهی اوقات یک عضله یک سر بالایی و چند انتها دارد. بطور مثال عضلات اکستانسور یا باز کننده انگشتان دست یک سر داشته که به کندیل خارجی استخوان بازو متصل میشود و در پایین چند تاندون دارد که هرکدام به یک انگشت دست متصل میشوند. با انقباض این عضله همه انگشتان دست با هم بار میشوند.

معمولا یک سر عضله به یک استخوان و سر دیگر آن به استخوانی دیگر متصل میشود. بین این دو استخوان هم معمولا یک مفصل وجود دارد. بنابراین با انقباض عضله این مفصل حرکت میکند.

عبور عضله رکتوس فموریس از روی دو مفصل ران و زانو

بطور مثال یک سر عضله بازویی یا براکیالیس به جلوی استخوان بازو متصل شده و سر دیگر به استخوان اولنا یا زند زیرین وصل میشود و با انقباض این عضله مفصل آرنج خم میشود ولی در بسیاری اوقات عضله یا تاندون آن در مسیر خود از روی دو مفصل عبور کرده و موجب حرکت هر دو آنها میشود.

بطور مثال عضله رکتوس فموریس که در جلوی ران قرار دارد در بالا به ایتخوان لگن و در پایین به استخوان درشت نی یا تیبیا متصل میشود پس این عضله از روی دو مفصل ران و زانو عبور میکند. انقباض عضله رکتوس فموریس میتواند موجب خم شدن مفصل ران و در همان حال موجب باز شدن مفصل زانو شود.

معمولا چند عضله در کنار هم قرار گرفته و یک دسته عضلاتی یا یک کمپارتمان Compartment را تشکیل میدهند. بطور مثال در پشت ساق چند عضله در کنار هم قرار میگیرند.

اطراف این دسته عضلانی را پرده بافتی نازک ولی محکمی به نام فاشیا پوشانده است. این پرده در بین عضلات یک دسته هم قرار گرفته و موجب میشود تا عضلات بتوانند بهتر در کنار هم حرکت کنند. عروق و اعصاب در کنار فاشیا قرار گرفته و خود را به عضلات میرسانند.

عملكرد و بیومكانیك عضله چیست؟

در عضلات اسكلتی كه به استخوان متصل میشوند سه جزء عضله، استخوان و مفصل یك واحد یا سیستم یكپارچه حركتی را تشكیل میدهند كه در واقع یك اهرم است و از قوانین فیزیكی آن هم تبعیت میكند. همانطور كه میدانیم هر اهرم از سه قسمت تشکیل شده است كه عبارتند از :

نیروی كارگر كه در بدن همان عضله است. فاصله نیروی كارگر تا تكیه گاه را بازوی كارگر میگویند.

تكیه گاه اهرم در بدن انسان همان مفصل است.

نیروی مقاومت همان چیزی است كه باید حركت داده شود. فاصله نیروی مقاومت تا تكیه گاه را بازوی مقاومت میگویند.

یك واحد “مفصل، عضله، استخوان” در غالب اوقات یك اهرم نوع سوم است. در این نوع از اهرم ها نیروی كارگر در بین تكیه گاه و نیروی مقاومت قرار گرفته است. كه در آن مفصل تكیه گاه بوده و استخوان خود اهرم و عضله نیروی كارگر است.

در اندام های بدن معمولا محل اتصال عضله به استخوان به تكیه گاه یا همان مفصل نزدیكتر است تا به محل نیروی مقاوم. به همین علت اهرم های اندام عموما مقدار نیرو را كاهش داده و دامنه اثر نیرو را افزایش میدهند.

مثال این نوع از اهرم ها در بدن اتصال عضله بازو به استخوان ساعد است كه چون محل اتصال به مفصل آرنج نزدیك تر است تا به كف دست، موجب میشود تا با انقباض اندك عضله دوسر بازویی كف دست مقدار زیادی حركت كند ولی در عوض میزان نیرو كاهش میابد.

در بعضی مناطق مانند اتصال عضله پشت ساق به استخوان پاشنه ارم ایجاد شده نوع دوم اهرم ها است كه در آن تكیه گاه یا مفصل در بین نیروی كارگر و نیروی مقاومت قرار گرفته است.

AF = نیروی كارگر R = نیروی مقاومت F = تكیه گاه

با انقباض عضله نه تنها نیرو به استخوان وارد شده و موجب حركت آن میشود بلكه به خود مفصل هم نیروی زیادی وارد میشود. این نیرو به سطوح مفصلی وارد شده و میتواند بتدریج موجب ساییدگی آن شود.

بطور مثال در حین راه رفتن نیروی زیادی به سطوح مفصلی در مفصل ران وارد میشود بطوریكه میزان این نیروها معمولا چند برابر وزن خود فرد است. وقتی كه سطح مفصل به علتی (مثلا بد جوش خوردن شكستگی) تغییر شكل داده و صاف و یكنواخت نیست، تمركز نیروهای وارده به مفصل در بعضی نقاط بسیار بیشتر از نقاط دیگر مفصل خواهد بود و این عامل میتواند موجب ساییدگی سریعتر مفصل شود.

بافت شناسی عضله چیست؟

در اطراف هر عضله یک غلاف یا لایه Sheath از بافت همبند به نام اپی میزیوم Epimysium وجود دارد. عضله به توسط این اپی میزیوم به تاندون خود متصل میشود. اپی میزیوم مانع از سایش عضله در حال انقباض بر روی عضله یا استخوان مجاور شده و حرکات عضلات بر روی هم را تسهیل میکند.

در درون اپی میزیوم چند دسته به نام فاسیکل Fascicle وجود دارد که اطراف هر فاسیکل پرده ای به نام پری میزیوم Perimysium قرار گرفته است. درون هر فاسیکل ۱۰۰-۱۰ فیبر عضلانی muscle fiber وجود دارد.

در بین فاسیکل ها عروق خونی و عصب ها قرار گرفته اند. هر فیبر عضلانی بک سلول عضلانی است که به آن میوسیت Myocyte هم میگویند. در اطراف هر فیبر یا سلول عضلانی پرده یا غلافی به نام اندومیزیوم Endomysium وجود دارد.

این پرده هایی که در اطراف دسته های سلول های عضلانی و فاسیکل ها و کل عضله قرار دارند موجب مقاومت و استحکام عضله در برابر کشش بیش از حد شده و همچنین موجب تسهیل در انتقال نیروی حاصل از انقباض عضله به تاندون میگردند.در واقع این پرده ها نوعی داربست برای بافت عضلانی هستند که به آن استحکام میدهند.

در درون هر سلول عضلانی رشته هایی به نام میوفیبریل myofibril وجود دارد که در واقع دسته هایی از فیلامان ها یا نخ های پروتئینی هستند. میوفیبریل ها در طول خود از قطعات تکرار شونده ای تشکیل شده اند که به هر کدام از آنها سارکومر sarcomer میگویند.

وجود سارکومر ها که مرتبا تکرار میشوند موجب ایجاد شکل مخطط در عضلات اسکلتی و عضله قلب میشود. به همین علت به عضلات اسکلتی و عضله قلب عضلات مخطط هم میگویند. فیلامان های میوفیبریل از پروتئین هایی به نام اکتین Actin و میوزین Myosin درست شده اند.

انقباض عضلات در واقع براثر حرکت و در هم فرورفتن این دو پروتئین یعنی اکتین و میوزین در کنار یکدیگر است. شروع این اتقباض با دستور عصب صورت میگیرد. دستور عصب به عضله برای انقباض در واقع تحریک عضله به توسط یک جریان الکتریکی است که از مغز و از طریق عصب به عضله فرستاده میشود.

این تحریک الکتریکی موجب شروع واکنش های شیمیایی میشود که در اثر آنها پروتئین های اکتین و میوزین در کنار هم حرکت میکنند و با حرکت این پروتئین ها طول میوفیبریل ها کوتاه شده و در نتیجه عضله منقبض میشود.

معاینه قدرت عضله چگونه است

گرچه قدرت هر عضله در بدن با عضلات دیگر و حتی همان عضله در فرد دیگر متفاوت است با این حال میتوان برای هر عضله یک قدرت استاندارد را در نظر گرفته و اگر توانایی آن کمتر شد آن را نسبت به آن وضعیت استاندارد سنجید.

عضلات به علل متفاوت و بیماری های مختلفی ممکن است ضعیف شوند. پزشک برای تعیین میزان ضعیف شدن عضله معیارهایی داشته و برحسب آنها قدرت هر عضله را به درجاتی تقسیم میکند.

قدرت انقباض هر عضله را به پنج درجه تقسیم میکنند

درجه صفر : عضله توانایی هیچ انقباضی ندارد. به عبارت دیگر فلج است

درجه یک : انقباض عضله را میتوان لمس کرد ولی این انقباض موجب حرکت در استخوان یا اندام نمیشود

درجه دو : انقباض عضله به حدی قوی است که میتواند موجب حرکت اندام در سطح افقی شود ولی در حدی نیست که بتواند به نیروی جاذبه غلبه کرده و اندام را در خلاف جهت جاذبه به سمت بالا بکشد

درجه سه : انقباض عضله به حدی قوی است که میتواند اندام را در خلاف جهت جاذبه حرکت دهد

معاینه قدرت درجه سه

درجه چهار : انقباض عضله از درجه سه بیشتر است ولی از طبیعی کمتر است
درجه پنج : قدرت انقباضی عضله طبیعی است

معاینه قدرت درجه چهار و پنج

قویترین عضله بدن عضله چهارسر ران یا کوادری سپس است. البته بعضی عقیده دارند قویترین عضله گلوتئوس ماگزیموس در ناحیه باسن است.

بزرگ شدن و بیشتر شدن حجم عضله را هیپرتروفی Hypertrophy میگویند. بزرگ شدن عضلات نه به علت افزایش تعداد سلول های عضلانی آن بلکه به علت افزایش تعداد فیلامان های پروتئینی درون سلول های عضلانی است. در دوران بلوغ حجم عضلات اسکلتی افزایش میابد. ورزش هم موجب افزایش حجم عضلات میشود.

کاهش حجم و لاغر شدن و ضعیف شدن عضله را آتروفی Atrophy میگویند. بیحرکتی مداوم ، سوء تغذیه و بعضی بیماری های مزمن و یا سرطان میتواند موجب آتروفی عضلات شود. افزایش سن هم موجب آتروفی عضله میگردد.

قوی ترین ماهیچه ی بدن انسان کدام است؟

هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد، به این علت که روش های اندازه گیری قدرت ماهیچه ها با یک دیگر متفاوت است، ماهیچه دارای قدت آزاد (نیروی حداکثری)، قدرت محرک (حرکات تکراری)، نیروی ارتجاعی (اعمال نیروی سریع) و قدرت پایداری ( مقاومت در هنگام خستگی) می باشند، در بدن انسان سه نوع ماهیچه وجود دارد:قلبی، صاف و اسکلتی ؛ بخش سلامت نمناک در متنی جالب در مورد شگفت انگیز ترین حقایق ماهیچه های بدن توضیح خواهد داد.

معرفی انواع ماهیچه های موجود در بدن انسان

ماهیچه قلبی دیواره قلب را می سازد و مسئول نیروی انقباض قلب است، ماهیچه های صاف دیواره روده، رحم، رگ های خونی و ماهیچه درونی چشم را می سازد، ماهیچه های اسکلتی به استخوان و در بعضی نواحی پوست (ماهیچه های صورت) متصل هستند، انقباض ماهیچه های اسکلتی به دست و پا و دیگر اندام ها برای حرکت کمک می کنند،

بسیاری از منابع مطالعاتی اثبات می کنند که بیش از ۶۵۰ ماهیچه اسکلتی در بدن انسان وجود دارد، اگرچه که در بعضی مطالعات این عدد ۸۴۰ می باشد، این اختلاف به دلیل این است که ماهیچه های پیچیده را جزء ماهیچه های اسکلتی به حساب می آورند،

اگرچه که بیشتر افراد، مجموعه ماهیچه ای یکسانی دارند ، اما ممکن است تفاوت هایی هم در جزئیات آنها دیده شود، عموما ماهیچه های صاف بافت سلولی دارد و تعداد آنها به بیلیون می رسد، برای مفهوم ماهیچه قلبی، ما تنها قلب را برای معرفی آن داریم.

ماهیچه ها نام های لاتین دارند و بر حسب مکان، اندازه، شکل، فعالیت، ریشه و تعداد عضوهایشان دسته بندی می شوند، مثلا ماهیچه فلکسور لونگوس (عضله تا کننده) هالیسیک یک ماهیچه بلند است که به تا شدن شصت کمک می کند .

ماهیچه های زیر طبق تعاریق مختلف قدرت، جز قوی ترین ماهیچه ها شناخته شده اند.

ماهیچه بیرونی چشم

عضله چشم در طول روز به دفعات زیادی برای تنظیم حالت خود جابجا می شود، زمانی که سر در حال تکان خوردن است، ماهیچه بیرونی چشم در حال تنظیم کردن خود برای ثابت شدن چشم می باشد، اگرچه ماهیچه بیرونی چشم می تواند دچار خستگی نیز بشود، با یک ساعت مطالعه کتاب ، چشم تقریبا حدود ۱۰۰۰۰ حرکت انجام می دهد.

ماهیچه سرینی بزرگ

ماهیچه سرینی بزرگ، بزرگ ترین ماهیچه در بدن انسان است، این ماهیچه بزرگ و قوی است، چون وظیفه آن نگهداری تنه انسان در حالت ایستاده و قائم است، این ماهیچه مسئول مقاومت در برابر جاذبه است و در راه رفتن به ما کمک می کند.

قلب

چنانچه در نمناک میخوانید سخت کوش ترین ماهیچه، ماهیچه قلب است، قلب ۷۱ گرم خون را در هر تپش پمپاژ می کند، پمپاژ روزانه قلب حداقل برابر با ۲۵۰۰ گالون (۹۴۵۰ لیتر) خون می باشد، قلب توانایی ۳ بیلیون تپش را در زندگی هر فرد دارد.

ماهیچه قلب

قلب؛ سختکوش ترین ماهیچه بدن انسان
قوی ترین ماهیچه های بدن انسان کدام است؟

ماهیچه مخصوص جویدن

قوی ترین ماهیچه بر اساس وزن، ماهیچه مخصوص جویدن است، تمام عضلات فک با یکدیگر کار می کنند و می توانند با نیرویی بیشتر از ۲۵ کیلوگرم، دندان های فرد را ببندند و به دندان آسیاب نیرویی برابر با ۹۰.۷ گرم وارد کنند.

ماهیچه های رحم

محل قرارگیری رحم نزدیک به لگن است، قدرت این ماهیچه به دلیل توانایی هل دادن نوزاد برای به دنیا آمدن می باشد، غده هیپوفیز هورمون اکسی توسین را ذخیره می کند که باعث انقباض می شود.

ماهیچه نعلی یا سولئوس

این ماهیچه در زیر عضله ساق پا قرار می گیرد و برای قدم زدن، دویدن و رقصیدن بسیار مهم می باشند، یک ماهیچه قدرتمند در طول ساق پا وجود دارد، علت قوی بودن آن نیرویی است که ساق پا به جاذبه زمین وارد می کند و پا را ایستاده و محکم نگه می دارد.

ماهیچه نعلی پا
ماهیچه بدن انسان برای دویدن و رقصیدن
قوی ترین ماهیچه بدن انسان

زبان

زبان یک عضله سفت است و از گروهی از ماهیچه ها تشکیل شده و مثل قلب، همیشه آماده بکار است. زبان در میکس مواد غذایی در دهان نقش دارد؛ این عضله باعث تکلم نیز می شود، عضله زبان شامل لوزه نیز می باشد که جرم ها را از بین می برد، حتی زمانی که انسان می خوابد، زبانش به طور مداوم بزاق را به سمت گلو هل می دهد. به عقیده ی بسیاری زبان قوی ترین ماهیچه ی بدن انسان است اما این نظر میان دانشمندان همچنان متفاوت است .

 

مشاوره رایگان با ی فیزیوتراپی مزین:تلفن های تماس:

۰۲۱۲۲۱۴۵۶۵۱ – ۰۹۱۹۸۰۴۹۰۶۰

آدرس مراکز درمانی فیزیوتراپی مزين :

١) تهران، بام سعادت آباد، بلوار حق شناس، برج آرک طبقه همکف
٢) تهران، بام سعادت آباد، بلوار حق شناس، برج آرک طبقه همکف

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماسخانهمقالات