توانبخشی قلب در یک نگاه کلی
بیماری عروق کرونر (رگهای تغذیه کننده ساختمان قلب) يكي از بيماريهاي شايع دركشورهاي پيشرفته و حتي كشورهاي در حال رشد است، به نحوي كه بسياري از افرادجامعه را در سنين جواني و ميانسالي، گرفتار ميكند و موجب معلوليت و از كار افتادگي و مرگ آنان ميشود. آمار مرگ و مير ناشي از عروق كرونر درايران نيز قابل توجه است. اين بيماري، رتبه نخست علت مرگ افراد بالاي ۳۵ سال در كشور ما است و متأسفانه هر سال به سبب پيشرفتهاي فنآوري كه موجب كاهش فعاليتهاي جسماني و افزايشتنشهاي روحي و رواني ميگردد، سن ابتلا به اين بيماريها كاهش يافته و به طوري كه امروزه اينعارضه علاوه بر سالمندان بیش از پیش نزد افراد ميانسال و جوان ديده ميشود .
يكي از تدابير جراحي در اين قبيل بيماران، عمل جراحي پيوند عروق كرونر است كه در بيست سال اخير به صورت شايعترين عمل جراحي بزرگ در كشورهاي صنعتيدرآمده است. در حال حاضر، در بيشتر بيمارستانهاي خصوصي و دانشگاهي تهران ونيز در برخي از بيمارستانهاي مراكز استانها ، اين عمل به ميزانقابل توجهي انجام ميشود. از عوارض حين عمل جراحي و پس از آن را ميتوان ناتواني، درد و در برخيموارد عدم توانائي و بازگشت به كار و فعاليت روزانه و يا لزوم تغيير شغل، نام برد كه هريك از آن موارد، قابل بحث و بررسي ميباشند. با تثبيت وضعيت بيمار در دورة پس از عمل جراحي، مراقبتها بر بازتواني و ترخيص بيمار متمركز خواهند بود.انجام برنامههاي توانبخشي قلبي، براي كليه بيماراني كه تحت عمل جراحي پيوند عروق كرونر قرار ميگيرند، سهم موثري در كاهش مرگ و مير و تشديد علائم خواهندداشت. آموزشها و توصيههاي بهداشتي و ورزشي، نگرش بيمار را نسبت به ماهيتبيماري خود و ضرورت تغيير شيوة زندگي تغييرخواهد داد.تعریفی كه سازمان بهداشت جهاني از توانبخشي قلبي ميدهد ، بدين شرح است: مجموعهاي ازفعاليتهائي كه به بيمار امكان ميدهد به بهترين شرايط جسمي، ذهني و اجتماعي برسد و با استفاده از توانائيهاي خود، به جايگاه طبيعياش در جامعه و زندگي فعال خود بازگردد. بهعبارتي مجموعهاي از برنامههاي دراز مدتي كه شامل بررسيهاي پزشكي و باليني، بهرهمندي از ورزش، تغيير عوامل خطرآفرين، آموزش و نظارت بر اجراي درمان ميباشد. اين برنامهها به منظورمحدود ساختن اثرات فيزيولوژيك و رواني بيماريهاي قلبي و عروقي، كاهشريسك مرگ ناگهاني و سكتههاي مجدد، كنترل علائم قلبي و تثبيت يا معكوس نمودن روندتصلب شرايين (آترواسكلروز) و بهبود موقعيت روحي – اجتماعي و شغلي بيماران طراحي شده است.يك برنامه جامع توانبخشي شامل دو قسمت ميباشد:۱ـ روانشناسي و آموزش۲ـ ورزش درمانينكات موردنظر در مرحلة روانشناسي عبارت است از جلوگيري از بروز افسردگي،كاهش اضطراب بيماران، بررسي و كنترل مشكلات شخصيتي و رفتاري و در نهايتحذف مفاهيم غلط از ذهن بيماران كه در اثر بيماري عارض شده و آموزش اطلاعات درست ميباشد ، كه مرحلة آموزش شامل آموزش نحوة تغيير روش زندگي و آموزش تغذيه مناسب براي فرد است. ورزش درماني نيز بعنوان بخش اصلي يك برنامه جامع توانبخشي قلبي دارايتأثيرات و فوائد متعدد و بسيار مهمي در بيماران قلبي ميباشد از جمله: افزايش توانائي درفعاليتهاي روزمره، كاهش احتمال بروز سكتههاي قلبي مكرر، افزايش خونرساني به عضله قلب،كنترل عوامل خطرآفرين، كاهش بيماريهاي مزمن قلب و تصلب شرايين. انجام ورزش مداوم و صرف انرژي تا ۱۶۰۰ كيلوكالري در هفته باعث توقف بيماريهاي عروق كرونر و تا ۲۲۰۰ كيلوكالري در هفته باعث معكوس شدن روندآترواسكلروزيس (تصلب شرايين) ميشود.اهداف توانبخشي قلبي را در چهار زمينه درماني، روحي و رواني، اجتماعي و حفظ بهداشتعمومي ميتوان مورد توجه و برنامهريزي قرارداد. نكات موردنظر در اهداف درماني عبارتنداز: پيشگيري از مرگ ناگهاني، كاهش سكتههاي مكرر و بيماريهاي مرتبط و كاهش لزوم بستري شدنهاي مكرر بيماران، بهبود علائمباليني بيمار مانند آنژين و يا تنگي نفس، كاهش و يا حتي معكوس شدن روند تصلبشرايين، برطرف شدن لنگش متناوب در راه رفتن و افزايش كارآيي بيمار در عملكردهاي عادي روزمره و نيز فعاليتهاي شغلي اهداف روحي رواني در برگيرنده برنامههاي همچون : حفظ و بهبود اعتماد به نفس بيمار، كاهش اضطراب و پيشگيري از افسردگي، افزايشقدرت سازش پذيري بيمار با زندگي پراسترس روزمره و توانائي كنترل استرس، كاهشاضطراب و پيشگيري از افسردگي در همسر و افراد خانواده بيمار وامكان حفظ روابطزناشوئي ميباشد.در اهداف اجتماعي بازگشت به كار و حفظ استقلال در زندگي روزمره (خصوصاً برايافراد مسن و يا آنها كه اختلال شديد عملكرد بطن چپ را دارند) موردنظر ميباشند. اهداف مربوط به حفظ بهداشت عمومي نيز ميتواند، كاهش هزينههاي مستقيم درماني و پزشكي، ترخيص سريعتر از بيمارستان و شروع توانبخشي و همچنين مصرف كمتر دارو و كاهش هزينههاي مربوطه را به همراه داشته باشد. نتيجه كلي از دنبال كردن اهداف فوق، رسيدن به يك زندگي با كيفيت مطلوب برايبيماران بوده و اين كيفيت به معني امكان انجام زندگي روزمره با حداقل محدوديت درتوانائي روحي و فيزيكي است.
کاربردهای توانبخشی قلبی:
تقريباً انجام توانبخشي قلبي براي تمامي بيماران قلبي قابل اجراست .برخي از بيماريهاي قلبي كه بطور رايج در معرض توانبخشي قلبي قرار ميگيرندعبارتنداز: سكته قلبي، جراحي قلب باز و آنژيوپلاستي، آنژين صدري پايدار، نارسائيمزمن قلبي، افراد مسن، خانمها، پيوند قلب، تعويض دريچه و بيماران مبتلا به گرفتگي قلبي.
مراحل انجام توانبخشی قلبی:
در گذشته براي توانبخشي قلبي، ۳ دوره را تعريف مينمودند: مرحله اول در داخلبيمارستان و زمان بستري، مرحله دوم شش تا هشت هفته پس از ترخيص بيمار از بيمارستان و در داخل يكمركز مجهز به تجهيزات خاص و مرحله سوم بعداز اتمام اين دوره و جهت رساندن بيمار بهحداكثر ظرفيت عملكردي خويش.البته در اين نوع تقسيمبندي به اندازه كافي به مرحلة بين ترخيص تا شروع ورزش درمركز توجه نميشد، به همين منظور اخیرا براي يك دوره كامل توانبخشي قلبي،چهار مرحله مد نظر قرار می گیرد که شامل موارد ذیل می باشد:
مرحله اول (درمانی و آموزشی}:
دستهاي از مداخلات توانبخشي، درماني و آموزشي كه بسته بهنوع مشكل قلبي بيمار از شروع زمان بستري آغاز و به مرور با تغيير موقعيت بيمار دربخشهاي مختلف و تا پايان بستري شدن تغيير و ادامه مييابند.به لحاظ حساسيت زياد بيماران قلبي، لازم است فيزيوتراپيست از ابتدا برفعاليتهاي مختلف بيمار مانند اجراي تمرينات، قدم زدن و بالا رفتن از پلهها نظارت دائمداشته باشد و بروز هرگونه علائم، نشانهها، عكسالعمل و محدوديتهاي بيمار را بررسيو ثبت نمايد. در مورد سطح فعاليتها و فشار وارده به قلب، بايد به بيمار توضيح داده و وي را با جداول مخصوص كه بيانگر سطح توانائي عملكرديبيمار مي باشند، آشنا نمود. همچنينراهنماي فعاليتهاي روزمره و فشارهاي مرتبط و نيز رژيم ورزش درماني مناسب براي منزل را در طي ۶ هفته آينده تهيه و در اختيارش قرار دهد. همينطور با كمك مثال يانرمافزارهاي تخصصي، سعي در تفهيم اهميت فعاليتها و پياده روي مناسبدر روز شود. هدف كلي از اين آموزشها، حفظ سطح عملكردي بدست آمده و حتيالمقدورافزايش آن در مرحله پس از جراحي و استراحت بيمار در منزل است.
مرحله دوم( استراحت در منزل):
بلافاصله پس از ترخيص بيمار از بيمارستان آغاز ميشود و اين زماني است كه بيمار درمنزل استراحت ميكندو احساس تنهائي و اضطراب دارد و لازم است كه با كمك جزواتراهنما، نوار، مشاورههاي تلفني و يا حضوري، روند توانبخشي جامع را ادامه داد . لذا ضمن اينكه بيمار را براي مرحلة ورزش (مرحله ۳) آماده ميكنيم، از بروز اضطرابو افسردگي نيز جلوگيري ميشود. بيماران سكته ناقص و جراحي قلب با انجام دستورات،ورزشها و ادامه فعاليتها در منزل خواهند توانست خود را به سطح مطلوب براي شركت درمرحله ۳ برساند و از فوائد ورزش درماني در مرحلة بعد، حداكثر استفاده را ببرد.
مرحله سوم(ورزش}:
این مرحله اختصاصاً مرحله ورزش ناميده شده است، بيمار با حضور دربيمارستان و يا مراكز مجهز توانبخشي قلبي، با وجود امكانات خاصي، مرحله ورزشدرماني را آغاز ميكند. لذا ضمن اينكه همچنان آموزش، مشاورههاي روانشناسي و كنترلعوامل خطر آفرين تحت نظارت پزشك ادامه دارد، آموزش تخصصيدر جهت اصلاح تصورات ذهني غلط بيمار خصوصاً در مورد ناتوانيهاي حاصله ازبيماري قلبي، و دادن اطلاعات صحيح راجع به اين مرحله از توانبخشي قلبي به بيمار كمكقابل توجهي خواهد نمود. دراين مرحله از درمان در صورت رعايت اصول درمان و وجود امكانات لازم،امنيت سلامت بسيار بالاست و تقريباً هيچ خطري بيمار را تهديد نميكند و بيمار ميتواند با گذراندن اين مرحله به زندگي عادي قبل از بيماري برگردد. تشويق در جهت ترك دخانيات، كنترل وزن بيمار و توانبخشي اجتماعي – كه كمك بهبازگشت به كار ميكند – بسيار مهم ميباشند. در حقيقت تمام موارد اين مرحله توسط قلب، روانشناس باليني، فيزيولوژيست ورزش و يا فيزيوتراپيست ، برنامهريزيو اجرا خواهند شد. نحوة تنظيم اين برنامه و خصوصاً اولويت آنها نسبت بهورزش، بسته به تمهيدات و امكانات هر محل و كشور فرق ميكند. قسمت اصلي درمان،برنامه ورزش است و لزوم تعيين دقيق شدت ورزشها حساسترين قسمت درمان است. معمولاً براي تجويز يك برنامة ورزشي مناسب براي بيماران قلبي بايستي ظرفيتاجراي تمرينات درحد مناسب بوده و هيچگونه علائم غيرطبيعي قلبي را در اين مرحلهنداشته باشند. ضمناً بايد ضربان قلب بيمار در حالت استراحت كمتر از ۹۰ ضربه در دقيقهو فشار خون وي كمتر از ۹۰/۱۴۰ ميليمتر جيوه باشد. يك برنامه تمريني قلبي ريوي موثرشامل انجام ورزشهاي با تحرك، منظم و توام با تنفس (ايروبيك) در گروه عضلات بزرگ،با شدت پايين تا متوسط و با مدت زماني طولاني ميباشد. پايه اصلي ورزشها راورزشهاي هوازي تشكيل ميدهند و ليكن ورزشهاي مقاومتي و انعطافپذيري جديداً رواج پيدا كرده است. تمرينات ورزشي را بايد با توجه به نيازهاي هر فرد و محدوديتهايوي برنامهريزي كرد. در اصل تجويز اين ورزشها و تغيير آنها باتوجه به هر فرد، يك نوعمهارت تخصصي محسوب ميشود. مشخصات تمرينات هر بيمار در يك هر جلسه را بايد بسته به وضع او در آن روز وحين انجام ورزش مشخص نمود. ممكن است يك بيمار در روزخوب خود (از نظرروحي)بتواند به راحتي و بدون بروز علائم تمرينات را به پايان برساند و همين بيمار در روز بعد- كه روز خوبي را نداشته است – در شروع تمرينات به مشكل برخورد كند و درمانگرمجبور به قطع تمرين بشود. در انجام ورزشهاي ايروبيك ميتوان از تجهيزاتي مانندتردميل، دوچرخه ثابت، قايق، ارگومتري اندام فوقاني و تحتاني و… استفاده نمود. تحقيقاتاخير تقريباً روي انجام ورزشها توسط اين وسايل بوده است. يكي از اهداف ورزش در توانبخشي قلبي، رسيدن به يك ضربان قلب مناسب وايدهآل است كه در اين شكل از تمرين، قلب بايد به آستانه تطابق تمرين برسد. يعني در آنضربان، بيمار نبايستي هيچگونه مشكلي اعم از درد، نارسائي قلبي، تنگي نفس و ضرباننامنظم قلب در حين ورزش را داشته باشد. اجزاء يك جلسه درماني عبارتند از مرحلة گرم كردن كه شامل حركات فعال ومنظم با فشار كم كه در گروه عضلات بزرگ و دامنه طبيعي حركت مفصل صورتميگيرد. مدت زمان لازم براي انجام اين مرحله ۲۰-۱۰ دقيقه ميباشد. و مرحلة دوم كه پس از گرم كردن صورت ميپذيرد. قسمت اصلي ورزشها در اين مرحله، بصورتاستفاده از تردميل، دوچرخة ثابت، ارگومتري اندام فوقاني و تحتاني، قايق، پله نوردي وشنا ميباشد. اين تمرينات به دو صورت پيوسته و ناپيوسته قابل اجرا ميباشند. البته بايد گفتكه تمرينات ناپيوسته به جهت دارا بودن مرحلههاي فعاليت و استراحت بطور متناوب و همچنينوجود تنوع در نوع تمرينات داراي طرفداران بيشتري هستند. ايجاد تنوع در نوع تمرينات موجب شكلگيري برنامهاي جامع، جذاب و هدفمند ميگردد كه علاوه بر حضور مستمر اين بيماران در برنامه درمان، دستيابي هرچه سزيعتر به نتيجهدرمان را نيز ميسر مينمايد.مدت زمان تمرينات در اين مرحله حدود ۲۰ الي ۳۰ دقيقه ميباشد.مرحلة آخر نيز مرحله سرد كردن نام دارد. در اين مرحله سطح فعاليت را بايد به آهستگي كمكرد تا جريان خون بدن درحدي باقي بماند كه سبب افزايش نياز عضله قلب به اكسيژننگردد. براي اين منظور بايد با ماساژ آهسته عضلات وانقباض متناوب آنها به بازگشتخون وريدي كمك كرد. اگر ورزش شديد را به طور ناگهاني قطع كنيم، تجمع خون در اندامتحتاني، كاهش بازگشت وريدي به قلب و افزايش جبراني ضربان قلب را خواهيم داشت كهبه زيان اكسيژن رساني عضله قلب تمام خواهد شد كه كاهش فشار خون، كاهش جريانخون به مغز، سبك شدن سر، سرگيجه و غش كردن از علائم باليني آن خواهد بود. يك دورة ۱۰ دقيقهاي با شدت كم، بهمراه چند حركت كششي در انتهاي ورزشتوصيه ميشود. ضمناً لازم است بيمار تا ۳۰ دقيقه بعداز اتمام ورزش، همچنان تحت نظرباشد. به همينمنظور در بعضي مراكز پس از خاتمة ورزشها، دورة آرامش و شل كردنبدن (ريلاكسيون) و كلاسهاي آموزشي برنامهريزي ميشود. تمرينات شل كردن موجبكاهش ضربان قلب، فشار خون، استرس و همچنين كاهش بينظميهاي موجود در ضربان قلب ميگردد.
مرحله ۴ يا مرحله نهائي توانبخشي قلبي:
در مرحله نهایی بيمار در يك دورة طولاني مدت تحت كنترلقرار ميگيرد تا اولاً دچار كاهش سطح فعاليت نشود و ثانياً همچنان روند ورزش درمانيادامه يابد. البته ديگر به نظارت مستقيم درمانگر احتياجي نيست و او ميتواند با عضو شدن درباشگاههاي ورزشي و يا گروههاي شخصي توانبخشي قلبي، به ورزش ادامه دهد.در اينمرحله بيماران به حداكثر ظرفيت عملكردي خود در منزل و جامعه خواهند رسيد. هدف ازادامه مراقبت و بررسي بيماران، حفظ و توسعه فعاليتهاي ورزشي و نتايج حاصل از آنهاو تغييرات ايجاد شده در زندگي به نفع پيشگيري از سكتههاي مكرر و بستري شدن دربيمارستان است. هرچند كه بعداز اتمام ورزش اغلب بيماران بخوبي بازتواني شدهاند و به زندگيعادي باز ميگردند ولي همچنان در بعضي از بيماران درجاتي از ناتواني ديده ميشود كه البته ممكن است در مرحله ۴ بتوان همچنان درجات توانائي بيمار را بالاتر برد. اگرچه رسيدن و حفظ يك روش زندگي صحيح و مناسب، كار مشكلي ميباشد ولي اجراي يك برنامة توانبخشي قلبي مناسب، ميزان رخداد حوادث قلبي را كاهش ميدهد. يكي از اهداف مهم مرحله ۴، تلاش در حفظ روشزندگي صحيح ايجاد شده در مرحلههاي قبلي است. همزمان با اين تغيير روش زندگي، پزشكدرمان داروئي بيمار را هم بطور مناسب تغيير (تقليل) خواهد داد. نتيجه نهايي اهداف درماني، تغيير يا تبديل وضعيت بيمار به حالت قبل از بيماري است.مسئوليت اصلي گروه مه+-م توانبخشي قلبي خصوصاً مرحله ۴، رساندن بيمار به استقلالزندگي و درماني و عدم لزوم نظارت گروه درمان مي باشد، به شكلي كه تنها وبا انجام دستوراتداروئي و آموزشهاي داده شده توسط خود بيمار، امكان ادامه زندگي بدون خطر وجودداشته باشد. براي بيماراني كه مدت زيادي را در بيمارستان گذراندهاند امكان تغيير رويه درماناز مراقبتهاي مستقيم و پيشرفته توسط كادر درمان، به شكلي اززندگي و درمان مستقل،بيخطر و به دور از هراس و بدون نياز به تحت نظر بودن وجود دارد كه بسيار مهم و نويد دهنده است و اين هنرتوانبخشي است.
بیماری های قلبی عروقی (CVDs) گروهی از اختلالات مربوط به قلب و رگهای خونی هستند و شامل:
بیماری های عروق کرونر
بیماری های عروق مغزی (بیماری رگ های خونی ای که مغز را تغذیه می کند)
بیماری سرخرگ محیطی (بیماری مرتبط با رگهای خونی ای که بازو ها، ساعد عا و ران ها و ساق های پا را تغذیه می کنند)
بیماری قلب روماتیسمی (که آسیب ماهیچه های قلب و دریچه های قلب به خاطر تب روماتیسمی ناشی از باکتری استرپتوکوک است)
بیماری های قلبی مادرزادی (مشکلات مربوط به نا هنجاری های ساختار قلب که از بدو تولد وجود داشته اند) وآمبولی ریه (بیماری وجود لخته های خونی در رگ های پا و ران که می توانند جدا شده و به سمت قلب و ریه ها حرکت کنند) می شوند.
بیماری های قلبی عروقی علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان به شمار می روند.
مردم سالانه بیشتر از هر علت دیگری به علت بیماری های قلبی عروقی می میرند.
تخمین زده شده است که در سال ۲۰۰۴ حدود ۱/۱۷ میلیون نفر به علت بیماری های قلبی عروقی فوت شدند که این تعداد حدود ۲۹ درصد از کل مرگ و میر در دنیا در آن زمان بوده است.
از این تعداد حدود ۲/۷ میلیون نفر به علت بیماری عروق کرونر و ۷/۵ میلیون نفر به خاطر سکته قلبی از دنیا رفتند.
مردم در کشورهایی که سطح درآمد پایین یا متوسطی دارند، خیلی بیشتر دچار این بیماری ها می شوند.
۸۲ درصد از مرگ و میر هایی که علتشان بیماری های قلبی عروقی است در کشورهایی که درآمد کم و متوسطی دارند اتفاق می افتند و مردان و زنان به یک اندازه در خطر ابتلا به این بیماریها قرار می گیرند.
تا سال ۲۰۳۰ تقریباً ۶/۲۳ میلیون نفر در اثر بیماری های قلبی و عروقی خواهند مرد که علت بیشتر آنها بیماری های قلبی و سکته خواهد بود.
این طور به نظر می رسد که این بیماری ها دلیل اصلی مرگ و میر در دنیا باقی خواهند ماند.
بیشترین درصد افزایش این بیماری ها درناحیه شرقی خاورمیانه و بیشترین افزایش در تعداد مرگ و میر در ناحیه جنوب شرقی آسیا خواهد بود.
به سختی می توان درباره میزان تلفات انسانی و خسارت اقتصادی بیماری های قلبی عروقی اغراق کرد، زیرا آمار موجود به خودی خود شوک آور است.
تنها در آمریکا تخمین زده شده است که در سال ۲۰۰۶، ۴۰۳ بیلیون دلار در بخش پزشکی و سلامت و برای جبران کاهش کارایی ای که در نتیجه بیماری های قلبی عروقی ایجاد می شود، هزینه شده است، در حالی که مقدار این هزینه ها برای بیماری سرطان و ایدز به ترتیب ۱۹۰ میلیون دلار و ۲۹ میلیون دلار بوده است.
در گذشته در کشورهای در حال توسعه بیماری های قلبی بیشتر افراد تحصیلکرده و گروه هایی که سطح اجتماعی- اقتصادی بالاتری داشتند را تحت تاثیر قرار می داد.
اما این روند به سرعت درحال تغییر است.
عوامل خطرزا برای بیماری های قلبی عروقی شامل موارد زیر هستند:
عوامل تغییر ناپذیر_ افزایش سن) بالای ۶۵ سال)، جنسیت مذکر، وراثت (سابقه خانوادگی)
عوامل تغییر پذیر: سیگار کشیدن، کلسترول بالا، فشار خون بالا، عدم فعالیت فیزیکی، چاقی یا اضافه وزن و دیابت.
علاوه بر اینها استرس همچنین میتواند نقش مهمی را در افزایش خطر دیگر فاکتورها داشته باشد، برای مثال افرادی که استرس زیادی دارند ممکن است در خوردن زیاده روی کنند، شروع به سیگار کشیدن کنند یا بیشتر از زمانی که استرس ندارند سیگار بکشند.
پیشگیری از بیماری های قلبی وعروقی مهم ترین کاری است که برای سلامت هر ملتی باید انجام شود.
حتی انجام کنترل ها در سطح متوسط نیز می تواند تاثیر زیادی داشته باشد.
تخمین زده می شود که تنها کاهش دو درصدی نرخ مرگ و میرهایی که علتشان بیماری های مزمن است، در طول یک دهه می تواند از مرگ ۳۶ میلیون انسان جلوگیری کند.
در حالی که حکومت ها باید بر اساس مداخله و کنترل مسئولیت جمعیت مردم را به عهده بگیرند، مداخله و راهنمایی هرکدام از بیماران برای دریافت خدمات درمانی بیشتر کلید اصلی کاهش جهانی بیماری های قلبی عروقی است از آنجا که فیزیوتراپیستها درمانگران فیزیکی ای هستند که در اکثر کشورها مردم ابتدا به آنها مراجعه می کنند، واضح است که آنها مسئولیت بیشتری در مراقبت های پیشگیرانه دارند که قابل مقایسه با نقش درمانگرانه آنها نیست.
فیزیوتراپیست ها میتوانند از طریق تغییر سبک زندگی نقش مهمی را در پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی داشته باشند.
در چندین مطالعه مشاهده ای که برای بررسی نتایج پیشرفت بیماری ها انجام شد، ثابت شد که افرادی که فعالیت کمی دارند و تناسب اندام خوبی ندارند خیلی بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به انواع بیماریهای مزمنی مانند بیماری قلبی، دیابت و چاقی هستند و تمام این بیماری ها می توانند منجر به مرگ شوند.
این افزایش ریسک ربطی به میزان تحصیلات، درآمد، نژاد یا اندازه و شکل بدن ندارد.
یک ارتباط دوز_ پاسخ درمیان طیف گسترده ای از فعالیت ها و سطح تناسب وجود دارد به توصیه راهنماهای مراقبتی مبتنی بر شواهد در سراسر دنیا، بزرگسالان باید حداقل ۱۵۰ دقیقه در هر هفته ورزشهای ایروبیک با شدت متوسط یا ۷۵ دقیقه در هر هفته فعالیت های فیزیکی ایروبیک شدید و قدرتی را انجام دهند.
این فعالیتهای هوازی (ایروبیکی) باید در بازه های زمانی حداقل ۱۰ دقیقه ای انجام شوند.
ترجیحاً زمان انجام این فعالیت ها باید طوری برنامه ریزی شود که فرد در تمام طول هفته این فعالیت ها را انجام دهد.
بیشتر کردن زمان این فعالیت های هوازی با شدت متوسط تا ۳۰۰ دقیقه و یا انجام فعالیت های فیزیکی هوازی شدید و قدرتی برای ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه در هر هفته و یا ترکیبی مساوی از هر دو، فواید بیشتری برای سلامتی دارد.
بزرگسالان همچنین باید فعالیتهای تقویتکننده ماهیچهها را انجام دهند که در این فعالیت ها باید در طول دو روز یا بیشتر در هر هفته بر روی تمام گروههای ماهیچه های اصلی کار شود.
این وظیفه فیزیوتراپیستها است که به مردم آموزش دهند و به آنها برای حفظ سلامتی و جلوگیری از بروز عوارض جانبی مزمن انواع بیماری ها از جمله بیماری های قلبی عروقی توصیه هایی را ارائه دهند.
برای حفظ و یا رسیدن به شاخص توده بدنی ای بین ۵/۱۸ تا ۹/۲۴ کیلوگرم بر متر، مردم باید با بکار گیری یک رابطه متعادل و مناسب از فعالیت های فیزیکی، دریافت کالری و برنامه های رسمی رفتاری، وزن مناسب شان را حفظ کنند یا اضافه وزن شان را از بین ببرند.
افراد باید سعی کنند که از طریق روشهای تغییر سبک زندگی مانند کنترل وزن، افزایش فعالیت فیزیکی، محدود کردن استفاده از الکل، محدود کردن مصرف غذاهایی که حاوی سدیم هستند و افزایش مصرف میوه ها و سبزیجات تازه و محصولات لبنی کم چرب، فشارخونشان را در حد mm Hg 80/120 نگه دارند.
مردم باید آگاه شوند که فشار خون نرمال چقدر است و باید به طور پیوسته بر روی گروههای پرخطر آنها نظارت شود.
به عنوان یک استراتژی پیشگیرانه ثانوی باید به گروه هایی از افراد استفاده ازیک برنامه کاهش ریسک جامع مانند گذراندن دوره توانبخشی برای سکته قلبی یا بیماری های قلبی عروقی، استفاده ازخدمات فیزیوتراپی در خانه و یا شرکت در برنامه های تمرین گروهی توصیه شود.
این گروه ها افرادی هستند که اخیراً دچار بیماری های کرونر حاد شده اند، جراحی کرونری انجام داده اند، آنژین قلبی مزمن داشته اند و یا به تازگی دچار آن شده اند و یا اخیراً دچار یک حادثه مغزی یا بیماری عروقی محیطی شدهاند یا در گذشته یا حال علائمی از مشکلات قلبی داشته اند.
بنابراین برای هر بیماری که به کلینیکهای فیزیوتراپی مراجعه می کند میتوان از طریق بررسی سابقه خانوادگی و سابقه پزشکی بیمار، یک ارزیابی کلی از میزان خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی برای بیمار انجام داد.
اگر بیمار مشکوک به داشتن هرکدام از این بیماریها باشد، باید برای انجام بررسی بیشتر به یک پزشک عمومی مراجعه کند
می توان اطلاعاتی را برای بیماران فراهم کرد تا آنها از عوامل خطرزا و چگونگی کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی آگاه شوند.
علاوه بر این، کلینیک ها می توانند کلاس های گروهی را به صورت هفتگی برگزار کنند تا مردم را از بیماریهای قلبی عروقی، عوامل خطرزای در ارتباط با آنها و استراتژیهای پیشگیری از این بیماری ها آگاه کنند.
ضرورت فیزیوتراپی قلبی
مرگ و میر بالای ناشی از بیماریهای قلبی، ان را واداشت تا سراغ قابلیتهای درمانی رشته فیزیوتراپی بروند و با کمک آن میزان قابل توجهی از عوارض و درد قبل و بعد از جراحیهای قلبی را کاهش دهند. آمار بالای مرگ و میر ناشی از بیمارهای قلبی و عروقی در کشورمان ما را بر آن داشت تا درباره اهمیت فیزیوتراپی قلب بیشتر بگوییم.
شیروی، توانبخشی قلب را یکی از زیر شاخههای بسیار مهم فیزیوتراپی عنوان میکند و میگوید: بازتوانی سیستم قلبی ـ ریوی و سیستم حرکتی بیمار به دنبال اعمال جراحی قلب باز در پیشگیری از مرگ و میر، عود مجدد بیماری و ارتقای سطح سلامت جسمی وروانی بیمار نقش بسزایی دارد.
وی ادامه میدهد: در عمل جراحی قلب باز، رگهای تغذیهکننده بافت قلب (عروق کرونر) که دچار گرفتگی شدید شده و قادر به اکسیژنرسانی کامل به سلولهای بافت قلب نیستند، با رگهای سالم گرفته شده از سایر قسمتهای بدن بخصوص عروق ساق پا جایگزین میشوند. پس از جراحی ترمیمی، برقراری جریان طبیعی خون در این عروق، ضامن موفقیت عمل و برگشت بیمار به زندگی عادی است که در توانبخشی قلب با استفاده از روشهای مختلف به این مهم پرداخته میشود.
به گفته این فیزیوتراپی، انجام تنفس موثر و کامل، جلوگیری از تجمع ترشحات در ریهها به دنبال بیهوشی و دوران بستری، حرکتپذیری قفسه سینه با وجود خط عمل گسترده در جلوی سینه، کاهش درد ناحیه عمل و دندهها، خروج هر چه سریعتر بیمار از تخت و حرکت مستقل و کنترل ورم اندامها بخصوص اندامهای تحتانی به دنبال عمل از اهداف مهم فیزیوتراپی قلب است.
شیروی خاطرنشان میکند: در گذشته تصور پزشکان و بخصوص بیماران بر این بود که انجام توانبخشی قلب و تمرینات درمانی در دوران پس از عمل جراحی با مخاطرات جدی همراه است و شاید اثر چندانی در ارتقای سلامت بیمار نداشته باشد، اما امروزه با پیشرفت علم فیزیوتراپی و پایش و کنترل دقیق شرایط بیمار حین درمان، این روش به صورت کاملا امن در بسیاری از بیماریهای قلبی ـ عروقی و در تمام سنین استفاده میشود. وی در پاسخ این پرسش که آیا تمام بیماران قلبی نیازمند استفاده از فیزیوتراپی هستند، میگوید: این روش درمانی تنها برای بیماران قلبی که دچار گرفتگی عروق کرونر (آنژین)، سکته قلبی، عمل جراحی قلب باز، آنژیوبلاستی، دردهای قفسه سینه، گرفتگی عروق محیطی، پیوند قلب، نارسایی قلبی و عمل جراحی دریچههای قلبی شده باشد، موثر است.
شیروی تأکید میکند: این روش درمانی ۱۵ تا ۲۵ درصد، خطر مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی را کاهش میدهد، همچنین باعث بهبود کیفیت زندگی، افزایش آمار ترک سیگار، کاهش وزن، کاهش چربی خون، کاهش افسردگی و افزایش سطح عملکردی بیمار میشود.
گامهای توانبخشی قلبی
به گفته ان، جراحی زمانی نتیجه بخش خواهد بود که بیمار دوران نقاهت خود را با خود مراقبتی درست بگذراند. این موضوع درباره بیماران قلبی بیشتر صدق میکند. در این مرحله فیزیوتراپیست بر نحوه اجرای تمرینات، قدم زدن و بالا رفتن از پلهها نظارت دارد و تمام علائم بیمار را ثبت و سطح فعالیت فرد را مشخص میکند و راهنمای فعالیت برای شش هفته آینده را به بیمار میگوید. البته بعد از آن که بیمار دوره توانبخشی قلب خود را با کمک ورزش سپری کرد، باید یک دوره طولانی تحت کنترل باشد تا نهتنها دچار کاهش سطح فعالیت نشود بلکه ورزش درمانی ادامه یابد و فرآیند پیشگیری از بازگشت بیماری سپری شود.
توانبخشي قلبي چيست؟
توانبخشي قلبي در واقع يك برنامهريزي دقيق ورزشي و آموزشي است كه هدف آن كمك به بيماران قلبي است تا بتوانند قدرت جسمي و روحي خود را افزايش بدهند و از عوامل خطري كه موجب وخامت وضع سلامتي آن ها مي شود بكاهند و كمكم سبك جديدتر و سالمتري از زندگي را بياموزند تا بتوانند با روحيه بهتري به سوي خانواده خود و جامعه بازگردند. در واقع بازتواني قلبي از چهار جزء زير تشكيل شده است:
۱) ارزيابي وضعيت سلامتي و پزشكي فرد: در اين قسمت پزشكان، وضعيت فردي را كه دچار بيماري قلبي شده است، بررسي مي كنند و ساير بيماري هاي زمينهاي مثلا ديابت، فشارخون، چربي خون بالا و …را تشخيص مي دهند. شناخت اين عوامل خطر، به تيم بازتواني كمك مي كند تا بتوانند برنامه توانبخشي مخصوص و متناسب هر فرد را منحصرا براي همان شخص طراحي كنند.
۲) فعاليت فيزيكي: اگر مبتلا به بيماري هاي شديد قلبي هستيد، بايد بدانيد كه ديگر مثل گذشته توصيه نمي شود كه استراحت مطلق داشته باشيد و بدانيد كه استراحت مطلق، سبب بهبود وضعيت جسماني شما نمي شود. حالا مي توانيد تصور كنيد كه با توانبخشي قلبي از طريق طراحي فعاليت هاي فيزيكي كه متناسب با وضعيت هر فرد است و با فعاليت هايي نظير دوچرخه سواري، پيادهروي سريع، قايقسواري و حتي وزنهبرداري و ساير ورزش هاي استقامتي مي توانيد قدرت بدني و تناسب عضلاني خود را افزايش بدهيد. ضمنا اگر پيش از اين اهل ورزش و تحرك نبودهايد، نگران نباشيد چون تيم بازتواني قلبي، بر شما نظارت دقيق دارند و برنامه ورزشي را به طوري كه دچار هيچ گونه اضطراب و ناراحتي نشويد، تنظيم كرده و به تدريج بر مدت زمان و شدت آن مي افزايند.
۳) آموزش سبك جديد زندگي: يك قسمت مهم از برنامه توانبخشي قلبي، شامل آموزش دادن بيماران است تا رژيم غذايي مناسب تري داشته باشند، وزن اضافي خود را از دست بدهند و مصرف چربي و نمك را كاهش بدهند. هم چنين ياد بگيرند كه عادات غلط مثل سيگار كشيدن را به تدريج ترك كنند. هم چنين در اين قسمت از برنامه به بيماران آموزش داده مي شود كه چگونه با احساس درد و يا خستگي كه ناشي از بيماري قلبي زمينهاي شان است برخورد كنند.
۴) حمايت رواني: تطابق با يك وضعيت خطير و تهديد كننده حيات، اغلب مدت زماني طول مي كشد و بيمار در اين موقع ممكن است دچار افسردگي و يا اضطراب بشود و به علت بيماري زمينهاي مدتي ارتباطش را با جامعه كمتر سازد و يا حتي مجبور بشود براي مدت چند هفته به كار نپردازد. در اين موارد مشاوران طب كار سعي در برقراري مجدد اين ارتباط اجتماعي مي كنند. هم چنين مشاوران روان شناسي در اين بخش، تكنيك هاي كنترل استرس و اضطراب را به افراد مي آموزند. در واقع توانبخشي قلبي به شما كمك مي كند تا زندگي جديد خودتان را هم از لحاظ فيزيكي و هم از لحاظ رواني بازسازي كنيد. در ابتدا ممكن است تصور كنيد كه اين كار كمي دشوار است اما وقتي اين فرآيندها را تجربه مي كنيد، به تدريج قوي تر و سر حال تر مي شويد و ياد مي گيريد كه مديريت جديد و صحيحي را بر شرايط فعلي خودتان داشته باشيد و در نهايت، به احتمال زياد مي توانيد به زندگي نرمال خودتان برگرديد و از آن لذت بيشتري ببريد. هرگز اجازه ندهيد كه سن بالا مانعي براي شركت شما در برنامه هاي بازتواني قلبي بشود. حتي اگر شما سن بيش از ۶۵ سال داريد، بايد بدانيد كه حتي شما هم مي توانيد دقيقا سودي برابر با افراد جوان تر از شما كه در برنامه هاي بازتواني شركت دارند، ببريد. در واقع به علت اين كه سالمندان مبتلا به بيماري قلبي، اغلب در زندگي قبلي شان هم توانايي كمتري در انجام فعاليت هاي فيزيكي داشتهاند، حالا با شركت در اين برنامه ها و تقويت خودشان گروهي هستند كه نسبت به ساير گروه هاي سني، بيشترين سود را كسب مي كنند. در طي بازتواني قلبي شما چه كار مي كنيد؟ با چه تيمي سر و كار داريد؟ چه مراحلي را از نظر زماني طي مي كنيد؟ به ياد بسپاريد اگر چه برنامه بازتواني قلبي به صورت تيمي و گروهي انجام مي شود ولي در واقع به وسيله تيم ورزيدهاي متشكل از ان قلب، پرستاران مخصوص، ان تغذيه، ان طب توان بخشي و فيزيوتراپيست، ان روانپزشك و روانشناس، ان طب كار براي هر بيمار به طور جداگانه برنامهاي متناسب با وضعيت جسماني و فيزيكي وي طراحي مي كنند. در يك گروه از بيماران قلبي كه مشغول اجراي برنامه هاي بازتواني هستند، دوستان شما ممكن است روش تغذيه و ورزش متفاوت با شما داشته باشند زيرا برنامه هاي بازتواني براي همه افراد گروه مشابه هم نيست. بيشتر برنامه هاي توانبخشي قلبي حدود سه تا شش ماه طول مي كشند و شامل سه مرحله زماني اصلي هستند كه با آن ها آشنا مي شويم:
– مرحله بستري در بيمارستان: در واقع برنامه توانبخشي قلبي از زماني كه شما هنوز از بيمارستان مرخص نشدهايد، شروع مي شود. برخلاف گذشته ها كه توصيه مي شد بيماران در استراحت مطلق باشند، امروزه توصيه مي شود كه فعاليت هاي سبك تر مثلا نشستن در تختخواب، نرمش هاي سبك و حركات كششي ملايم اندام ها را از همان روزهاي اول شروع كنند و فقط در حالت خوابيده قرار نداشته باشند. سپس كمكم به بيماران آموزش داده مي شود كه راه بروند و حتي از تعداد معدودي پله بالا بروند. هم چنين برخي از كارهايي كه بعد از بازگشت به منزل با آن ها مواجه مي شوند، مثل استحمام و مراقبت هاي شخصي بهداشتي و … را هم تجربه مي كنند.
– وقتي از بيمارستان مرخص مي شويد: اين مرحله از زمان ترخيص شما از بيمارستان شروع مي شود و بهطور متوسط حد ود دو تا ۱۲ هفته هم طول مي كشد. در طول اين مرحله از بازتواني، شما با نظارت دقيق تيم توانبخشي، به تدريج سطح فعاليت هاي خودتان را بالاتر مي بريد و به شما آموزش داده مي شود كه چه ورزش هايي را مي توانيد با خيال راحت در منزل انجام دهيد(برحسب ارزيابي دقيق وضعيت جسماني و پزشكي هر بيمار) هم چنين در طول اين مرحله، شما شيوه ترك سيگار، انتخاب غذاهاي سالمتر در رژيم غذايي، تطابق با شرايط جديد و … را ياد مي گيريد. در صورتي كه در محل زندگي شما يك مركز توانبخشي قلبي وجود ندارد، ممكن است كه با يك تيم بازتواني قلبي مشورت كنيد و شايد طبق توصيه آن ها شما به يك سالن ورزشي برويد و فقط برخي ورزش هاي خاص را انجام بدهيد.
– مرحله ديررس پس از ترخيص: (حدود ۱۲ هفته پس از آن كه از بيمارستان مرخص مي شويد: اين مرحله در واقع يك برنامه طولاني مدت و محافظت كننده از شما و در واقع برنامهاي تقريبا براي تمام عمر شما است. تا اين موقع ديگر شما ياد گرفتهايد كه خودتان به طور روزمره چه قدر مي توانيد در سالن ورزشي و يا در منزل فعاليت داشته باشيد و به خطر نيفتيد و اگر هم دوست داشته باشيد هنوز هم مي توانيد در مراكز توانبخشي قلبي به فعاليت خودتان ادامه بدهيد. اگر نياز به مراقبت هاي خاص پزشكي داشته باشيد ممكن است لازم باشد كه هر چند وقت يك بار به تيم توانبخشي مراجعه كنيد و هنوز هم آموزش سبك سالم زندگي، كاهش وزنه و… را ادامه دهيد. بيشترين موفقيت زماني كسب مي شود كه اين آموزش ها را به صورت يك عادت براي تمام عمرتان در بياوريد تا زندگي بسيار موفق تري در پيش رو داشته باشيد.
فوايد طولاني مدت نو تواني قلبي
اگر چه شروع توانبخشي قلبي براي كساني كه تازه مبتلا به بيماري قلبي شدهاند و هنوز احساس خوبي راجع به وضعيت جسماني و فيزيكي خود ندارند، ممكن است دشوار به نظر برسد ولي در طولاني مدت فوايد زيادي از اين برنامه ها حاصل مي شود. توانبخشي قلبي روحيه شما را طوري تقويت مي كند كه بتوانيد كاملا بر ترس و اضطراب غلبه كنيد و زندگي كاملا فعال و شادابي را شروع كنيد، طوري كه در انجام فعاليت هاي شغلي، اجتماعي و خانوادگي سرشار از انرژي و شادابي باشيد و از زندگي لذت ببريد. در طولاني مدت شما قدرت جسماني كافي را بهدست مي آوريد. رفتارهايي كه براي حفظ سلامت قلب مفيد هستند، رعايت مي كنيد. رژيم غذايي خودتان را اصلاح مي كنيد و عادات نادرست(مثلا سيگاركشيدن) را ترك مي كنيد پس شايد حتي افق هاي جديدتري در زندگي شما باز شود، به خصوص كه در فعاليت ها به طور گروهي شركت مي كنيد و مي بينيد كه بقيه بيماران شبيه به خودتان هم تجربه هاي موفقيت آميزي را طي نوتواني قلبي به دست آوردهاند. اگر مبتلا به يك بيماري قلبي شديد هستيد و يا به تازگي سكته قلبي كردهايد، از پزشك معالج خود راجع به پيوستن به تيم بازتواني قلبي، حتما سوال كنيد. اگر چه مطالعات نشان مي دهد كه توانبخشي قلبي مي تواند سبب پيشرفت و بهبود بسيار واضح وضعيت جسمي و باليني بيماران قلبي بشود و بر طول عمر اين افراد به طور واضح(در مقايسه با كساني كه در اين برنامه ها شركت نمي كنند) مي افزايد، هنوز متاسفانه خيلي از افراد حتي از وجود مراكز توانبخشي قلبي و برنامه هاي مفيد موجود در اين مراكز كوچك ترين اطلاعي هم ندارند. در ضمن معمولا بيمه ها هم، هزينه هاي نوتواني و توان بخشي را پرداخت مي كنند كه مي تواند كمك كننده باشد. اميدواريم با آگاهي از مراكز توانبخشي قلبي و بهبود كيفيت زندگي تان از طريق انجام اين تمرينات مفيد، زندگي سالم تر و پربارتري داشته باشيد.
چه كساني از توانبخشي قلب سود مي برند؟
در سال هاي گذشته، بسياري از افراد مبتلا به بيماري قلبي، مجبور بودند دور از اجتماع و به طور منزوي به ادامه زندگي بپردازند(به علت ناتواني در برگشت به شغل و فعاليت هاي فيزيكي فردي – اجتماعي) بعد كمكم توانبخشي قلبي فقط براي آن دسته از افرادي كه دچار سكته قلبي مي شدند و يا تحت جراحي قلب قرار مي گرفتند و تمايل داشتند كه مجددا به زندگي و شغل خود برگردند، توصيه مي شد. تصور پزشكان بر اين بود انجام بازتواني قلبي مي تواند براي بقيه بيماران همراه با ريسك و مخاطرات زياد باشد و يا اصلا شايد ساير بيماران سود زيادي از اين برنامه ها نبرند. اما امروزه با پيشرفت برنامه ها و پايش و كنترل دقيق شرايط بيماران، توانبخشي قلبي به اكثر بيماران قلبي(با انواع مختلف بيماري هاي قلبي و نه فقط سكته قلبي) و براي تمام سنين به عنوان يك روش جديد و اميدبخش، توصيه مي شود. در واقع تقريبا تمام افرادي كه مبتلا به بيماري هاي زير مي توانند از توان بخشي قلبي بگيرند: سكته هاي قلبي – بيماري هاي عروق كرونري – نارسايي هاي احتقاني قلبي – بيماري هاي عروق محيطي- آسيب بافت عضلاني قلبي (كارديو ميوپاتي) – بيماري هاي مادرزادي قلبي – بيماراني كه براي آن ها پيوند عروق كرونر و يا ترميم عروق كرونر انجام شده است – بيماراني كه تحت تعويض دريچه هاي قلبي قرار گرفتهاند.
تلفن های تماس:
آدرس مراکز درمانی فیزیوتراپی مزين :
١) تهران، بام سعادت آباد، بلوار حق شناس، برج آرک طبقه همکف
٢) تهران، بام سعادت آباد، بلوار حق شناس، برج آرک طبقه همکف
بدون دیدگاه